قدم هـایت کمی آهسته ترکن مرا درقلب خود غرق شررکن
کمــــی دست مرا آهسته بفشار دلت را با دلم همواره ترکن
صــــدایت را به نام من سپرده نگاهت را به چشمم یک نظرکن
گریزی به نوای قلب من ده وجودت را به راهم همسفرکن
مراغــــــرق محبت کن غریبه به نام عشق مرا مست وثمرکن
به پایت گربخواهی جان دهم من به نامت گربخواهی سردهم من